در قبال آدمها بیپرواتر شده بودم و این شبیه یکجور بینیازی و اعتماد به نفس بالا جلوه میکرد که حتی در سالهای پیش از بیمار شدنم هم تجربه نکرده بودم. حضور او گویی به اضطرابهایی که معمولاً در کنار آدمهای دیگر داشتم غلبه میکرد.
← برای متن کامل، اینجا کلیککنید.