خوئینیها از هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد تا روحانی را هدف بگیرد/ آیا کارگزاران حزب معاملهگران است؟ گفتگوی تسنیم با قوچانی را ببینید
|
| |||||
|
||||||
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم-عبدالله عبداللهی: گفتگو با محمد قوچانی به دلیل کاراکتر دو وجهیاش هم از یک نظر جذابتر و سهلتر است و هم در عین حال پیچیدهتر و دشوارتر. او روزنامهنگاری با سابقه و سردبیر روزنامه سازندگی است و همزمان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز هست. وجه روزنامهنگاری و همکاریاش موجب میشود راحتتر و بهتر از بسیاری از سیاسیون دیگر اقتضائات و لوازم یک گفتگوی شفاف و بدون ملاحظات نالازم را درک کند و به آن پایبند باشد، اما به واسطهی همین ویژگیاش کاملاً مراقب است که جملات و کلمات را به نوعی ادا کند که حتیالمقدور رسانهها نتوانند از آن بهرهی خاص خود را ببرند. و این را در اثنای گفتگو هم به صراحت بیان میکند.
با این حال گفتوگوی تسنیم با محمد قوچانی میتواند جزو گفتوگوهای جذاب و خواندنی محسوب شود. چه آنکه با او موضوعات مختلفی را واکاوی کردهایم و او نیز در بسیاری از موارد با صراحت و به روشنی نظر و تحلیل خود را بیان کرده است. درباره پشت پردهی گفتگوی اخیر آقای موسوی خوئینیها که با انتقادات سهمگینی نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی همراه بود این گفتوگو را آغاز کردیم که نظرات آقای قوچانی در این باره شنیدنی و خواندنی است.پس از آن به موضوع اختلافات و کشمکشهای این روزهای اصلاحطللبان و روحانی رسیدیم و قوچانی بیان کرد که گروهی از اصلاحطلبان به دنبال عبور از آقای روحانی هستند. با محمد قوچانی درباره خود حزب کارگزاران سازندگی که او از اعضای شاخص شورای مرکزی آن است نیز به گفتگو نشستیم و جملهای از خود محمد قوچانی در سالهای پیش از عضویت او در کارگزاران را خواندیم که اشاره میکند کارگزاران معاملهگر هستند و نظر فعلی او را درباره آن گفتههایش پرسیدیم. بویژه آنکه حسامالدین آشنا نیز چندی پیش تقریباً جملهی مشابهی درباره غلامحسین کرباسچی دبیر کل این حزب بیان کرده است.
پس از پیادهسازی و تنظیم این گفتگوی ۹۰ دقیقهای و در بعضی بخشهای آن پینگپنگی، متن آن را برای بازبینی و تایید نهایی برای او فرستادیم که آقای قوچانی نیز با اصلاحات بسیار کم برای انتشار تایید کردهاند. آنچه در ادامه میآید متن کامل این گفتوگو و یک فیلم ۳۰ دقیقهای از مهمترین بخشهای آن است که تقدیم میشود:
فیلم گفتوگوی تسنیم با محمد قوچانی
تسنیم: سوال نخست ما در رابطه با مصاحبه اخیر آقای موسوی خوئینیها دربارهی مرحوم هاشمی رفسنجانی است که بازتاب قابل توجهی داشت. روزنامه شما (سازندگی) علیرغم وابستگی به حزب کارگزاران و آقای هاشمی، آن را به عنوان تیتر یک خود منتشر و انتقادات آقای خوئینیها را هم برجسته کرد. کمی عجیب نبود؟
قوچانی: روزنامه سازندگی در درجه اول سعی میکند یک روزنامه حرفهای باشد. ما معتقدیم که نه در ایران بلکه در همه جای جهان، هیچ حزبی نمیتواند روزنامهای را منتشر کند که تمامی ستونها و عباراتش مورد تایید آن حزب باشد.
ما در روزنامه سازندگی تلاش داریم تا اخبار و اطلاعات مختلف را به مخاطب منتقل کنیم؛ لذا انتشار گفتوگوی آقای موسوی خوئینیها نباید اتفاق عجیبی تلقی شود. ما از نقد آقای موسوی خوئینیها به دو دلیل استقبال کردیم؛ نخست اینکه این استدلال وجود داشت که روزنامه سازندگی صرفاً برای مدح و ثنای هاشمی و تفکر اوست و ما میخواستیم بگوییم اماده شنیدن همه نقدها هستیم. دوم اینکه انتشار این گفتوگو فرصت مناسبی برای روشن شدن هویتهای سیاسی و فکری و باز شدن گرههای تاریخ معاصر بود. از این رو ضمن انتشار کامل این صحبتها، تلاش کردیم در انتخاب تیتر جهتگیری نداشته باشیم. ابتدا به ذهن ما رسید تا تیترهای مختلفی همچون «انتقام از هاشمی» بزنیم؛ اما تصمیم گرفتیم تیتر خنثی باشد تا ابتدا مطلب عرضه شود و سپس در روزهای آینده به نقد آن بپردازیم که یک بخش از صحبتهای ایشان توسط آقای مرعشی در یک شماره نقد شد و در روز پنجشنبه سخنان وی در خصوص امام موسی صدر، شهید چمران و تسخیر سفارت آمریکا مورد نقد قرار گرفت.
تسنیم: برخی مطرح میکنند که روزنامه سازندگی این گفتوگو را در صفحه نخست خود منتشر کرد تا جریان خبری آن را به دست بگیرد و این موضوع توسط دیگران مدیریت نشود و خود نیز بتواند در ادامه به نقد آن صحبتها بپردازد. به عبارت دیگر شما از موضع فعّال به آن نپرداختید و از موضع انفعالی به این موضوع ورود کردید تا دستکم کار از دستتان در نرود.
قوچانی:در دنیای جدید رسانهها نمیتوان مانع از آغاز جریان خبری و رسانهای شد؛ البته شاید صفحه اول روزنامه سازندگی عامل توجه جامعه به این گفتوگو شد اما مصاحبه توسط رسانهای دیگر (ایرناپلاس) تهیه و تنظیم شده بود؛ و تصویر صفحه اول روزنامه سازندگی که در شبکههای اجتماعی نشر یافت سبب برجسته شدن آن شد.
ابتدا به ذهن ما رسید تا تیترهای مختلفی همچون «انتقام از هاشمی» بزنیم؛ اما تصمیم گرفتیم تیتر خنثی باشد تا ابتدا مطلب عرضه شود و سپس در روزهای آینده به نقد آن بپردازیم
اتفاقاً ورود ما منفعلانه نبوده و در ادامه خواهید دید که منفعل نیستیم. آقای موسوی خوئینیها لطفی که به تاریخنگاری معاصر کرد، این بود که پردهپوشی و محافظهکاری را کنار گذاشت و پس از چند سال نظراتی را که بدان باور داشت شفاف بیان کرد.
تسنیم: البته نقد آقای موسوی خوینیها به آقای هاشمی بیسابقه هم نیست، آقای خوئینیها پیش از این در نقد خاطرات آقای هاشمی هم مطالبی را بیان کرده بود.
قوچانی: بله؛ اما انسجامی که در این گفتوگو وجود داشت، خیلی مهم است. به نظرم این گفتوگو فقط یک موضوع تاریخنگارانه نیست.
تحلیل شخصی بنده و برخی از همفکرانم این است که گفتگوی موسوی خوئینیها یک حرکت سیاسی است؛ یعنی به نوعی جدا کردن حساب بخشی از جریان اصلاحطلب با آقای هاشمی.
آقای هاشمی به دلیل گفتمان اصلاحطلبانهای که در این سالها نمایندگی میکرد، عملاً بخش عمدهای از جریان اصلاحطلبی را زیر پرچم خودش قرار داده بود. در حالی که برخی اصلاحطلبی آقای هاشمی را انکار میکنند؛ اما از سال ۹۲ ایشان به یکی از برندهای اصلاحطلبی تبدیل شد. آقای موسوی خوئینیها در آن گفتوگو تلاش داشت تا از زیر سایه آقای هاشمی بیرون بیاید و به اصول سنتی خودشان بازگردد که در ماههای آینده احتمالاً آثارش را خواهیم دید.
تسنیم: یعنی شما معتقدید که این گفتوگو از یک سو، انتقامگیری تاریخی آقای موسوی خوئینیها از آقای هاشمی رفسنجانی بود، آنهم بنا بر نوع مناسبات و اختلافات و حتی چالشهایی که با هم در مرکز تحقیقات ریاست جمهوری و داشتند و هم از سوی دیگر تصورتان بر این است که این گفتوگو یک آغازی است برای یک برنامه سیاسی در آینده؟
قوچانی: آن تیتر انتقام که اشاره کردم یک تیتر ژورنالیستی بود که قرار بود بزنیم؛ اما ترجیح دادیم از آن واژه استفاده نکنیم. در عین حال فکر میکنم که برداشت شما صحیح است و این گفتوگو دو کارکرد مشخص دارد. یک کارکرد شخصی که در راستای دیدگاههای آقای خوئینیهاست. ایشان همواره رادیکال بودهاند؛ چه پیش از انقلاب اسلامی و چه در دهه اول انقلاب اسلامی که در مدیریت کشور نقش قابل توجهی داشتند. ایشان نشان دادند که هنوز هم همان هستند. جملهای که آقای خوئینیها در مورد مرحوم مهندس بازرگان بیان کردند، خیلی جمله مهمی است و از حرفهایی که نسبت به آقای هاشمی گفت، سهمگینتر است. ایشان میفرمایند که بنده هیچوقت مهندس بازرگان را قبول نداشتم، ندارم و نخواهم داشت. یعنی اینکه هیچ وقت دلم با اینها پاک نمیشود؛ این نشان دهنده اصولگرایی در آقای موسوی خوئینیهاست که لازم است این را مغتنم بدانیم و در موردش صحبت کنیم؛ نه اینکه تاییدش کنیم. اما شجاعت آقای خوئینیها در بیان این دیدگاه ستودنی است.
جملهای که آقای خوئینیها در مورد مرحوم مهندس بازرگان بیان کردند، خیلی جمله مهمی است و از حرفهایی که نسبت به آقای هاشمی گفت، سهمگینتر است.
نکته دوم این است که با شائبه افول گفتمان اعتدال که در یک سال اخیر اتفاق افتاده و شیوع انواع مختلف رادیکالیسم، هر کسی که سهمی از خود آورده و در انبان اعتدال ریخته، تلاش دارد سهم خود را بردارد و ببرد. احتمالاً آقای خوئینیها هم میخواهد آن نخودی را که در این آش گذاشته را بردارد و ببرد.
تسنیم: یعنی آقای خوئینیها به دنبال این است که دنبالههای آقای هاشمی همچون حزب کارگزاران را کنار بزند؟
قوچانی: ما البته دنبالهی کسی نیستیم بلکه آرمانها و افکار آقای هاشمی را پیگیری میکنیم. اما فکر میکنم ماجرا فراتر از حزب کارگزاران است. دو موضوع را باید کاملاً از هم تفکیک کنیم. بنده معتقدم که اتحاد جبهه اصلاحات باید حفظ بشود؛ همانطور که معتقدم اتحاد جبهه اصولگرایی باید حفظ بشود. یعنی اگر کسی تلاش میکند تا این دو جبهه را متلاشی کند، حتماً بداند که به نظام جمهوری اسلامی خدمت نمیکند؛ لذا بهترین وضعیت این است که دو جبهه سیاسی روشن، مشخص و شناسنامهدار به اسمهای اصولگرایی و اصلاحطلبی وجود داشته باشد که رقابت کنند تا اتفاقاتی مانند ریاست جمهوری آقای احمدینژاد و بدیلهای آقای احمدینژاد در جبهه اصلاحطلبی و اصولگرایی به وجود نیاید.
تسنیم: منظورتان از بدیلهای احمدینژاد در جبهه اصلاحطلبی چه کسانی است؟
قوچانی: اصلاحطلبها مجال نیافتند تا تندروهایشان به قدرت برسند چون تندروهایشان از حاکمیت خارج شدند؛ البته تندروی در هر دو جریان وجود دارد و ممکن است در آینده نیز وجود داشته باشد. باید با هر اقدامی که موجب تندروی میشود، مقابله کرد.
احترام آقای خوئینیها را باید حتماً نگه بداریم. آقای خوئینیها هم حرمت آقای هاشمی را به خصوص در بخش اول مصاحبه نگه داشتهاند.
نقد تاریخی و نقد فکری ضروری است. ما در درون جبهه اصلاحات نیازمند گفتوگو هستیم. در دهه شصت و تا نیمه دهه هفتاد (انتخابات مجلس پنجم) در درون جریان اصلاحطلبی یا جریانی که به عنوان چپ خط امامی شناخته میشد، رادیکالیسم تنها یک ایده بود. با ظهور آقای خاتمی به دلیل اینکه شخصیت معتدلی بودند، آن گفتمانی که قبلاً نمادش آقای خوئینیها و آقای محتشمیپور بودند، کمرنگ شد و گفتمانی که آقای خاتمی و طیفی که به کارگزاران شاید نزدیک بود، برجستهتر شد. اکنون آن گفتمان دهه شصتی میخواهد خود را احیا کند و برگردد.
تسنیم: شما معتقدید که آقای خاتمی رویکرد معتدلی داشتند؟
قوچانی: من در مورد شخص خود آقای خاتمی صحبت میکنم.
تسنیم: اما عدهای که از قِبل آقای خاتمی میداندار شدند و وارد عرصه سیاست شدند، فکر نمیکنم جزو آن طیفی باشند که شما معتدل مینامید. مثلاً حزب مشارکت که در مجلس ششم خیلی نقش داشت و در دولت آقای خاتمی خیلی ظهور و بروز داشت، به واسطهی آقای خاتمی وارد میدان شد و اتفاقاً طیفهایی مانند کارگزاران که شما میفرمایید جزو طیف معتدل بود، در حاشیه قرار گرفتند.
قوچانی: شما قضاوتهای کلی در مورد یک برند میکنید. مشارکت برند یا مجموعهای بود که طیفهای مختلفی در آن وجود داشت. آنهایی که با آقای خاتمی در ارتباط بودند با آنهایی که با آقای خوئینیها ارتباط داشتند، کاملاً متفاوت بودند.
تسنیم: مثلاً آقای عبدی که با آقای خوئینیها ارتباط نزدیکی داشت و یا آقای حجاریان که در مرکز تحقیقات استراتژیک با آقای موسوی خوئینیها بود...
قوچانی: شما میتوانید اینگونه فکر کنید؛ اما من نمیخواهم چنین قضاوتی بکنم(اسم نمیبرم). در مورد اشخاص نمیخواهم سخن بگویم. من در مورد نیروها و طیفبندیها صحبت میکنم. منظورم طیفی که با آقای خاتمی در وزارت ارشاد کار کردند و با ایشان از روزنامه کیهان بودند و به دفتر رئیس جمهور آمدند.
مشارکت برند یا مجموعهای بود که طیفهای مختلفی در آن وجود داشت. آنهایی که با آقای خاتمی در ارتباط بودند با آنهایی که با آقای خوئینیها ارتباط داشتند، کاملاً متفاوت بودند.
تسنیم: اسامی معتدلهایشان را که حداقل میتوانید بگویید؟
قوچانی: نه(خنده). خودتان میتوانید اسامی این افراد را به دست آورید. این طیف با آن طیفی که در تسخیر سفارت آمریکا بودند، تفاوت دارد؛ البته آن طیفی هم که در تسخیر سفارت آمریکا بودند، من احساسم این است که اکنون خیلی معتدلتر شدهاند. به طور مثال من فکر میکنم که آقای مهندس {عباس} عبدی الان قضاوت خیلی واقعبینانهتری از فضای عمومی کشور دارد و یکی از رئالیستترین سیاستمداران ایرانی است. آقای عبدی این را با حمایت از آقای کروبی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ و بعد از آن در سال ۸۸ از خود نشان داد. آقای عبدی یک جور تفرد در وجودش دارد که خیلی در تشکیلات قرار نمیگیرد؛ با وجود اینکه آقای خوئینیها جزو مخالفین حمایت مجمع روحانیون مبارز از آقای کروبی در انتخابات ۸۴ بود؛ اما آقای مهندس عبدی مستقلاً این کار را انجام داد.
رویکردی هم که آقای عبدی در رابطه با آقای روحانی داشت همین را تایید میکند. ایشان با وجود تمام گلههایی که از آقای روحانی داشت با آن سوابق مرکز تحقیقات استراتژیک؛ اما در سالهای ۹۲ و ۹۶ برای آقای روحانی بسیار کارهای ارزشمندی انجام داد؛ بدون اینکه آقای روحانی در جریان باشد و یا هماهنگی صورت گرفته باشد.
آنچه مسلم است این است که برآمدن آقای خاتمی، نمادی از یک میانهرویی در جبهه اصلاحات بود که بعداً افراد دیگری به آن اضافه شدند.
تسنیم: من متاسفانه پاسخ سوالم را نگرفتم؛ چطور می شود آقای خاتمی معتدل باشد اما آنهایی که به قول شما در طیف رادیکال دستهبندی میشدند به واسطهی حضور آقای خاتمی در قدرت فضای بهتری برای میدانداری و ظهور و بروز پیدا کنند و آنها که شما معتدل میدانید را کنار بزنند؟
قوچانی: برای پاسخ به این سوال باید جملهای بگویم که سه مجهول دارد(خنده) {یعنی نمیخواهم اسم آن افراد را بیاورم و فقط به روایت موضوع اکتفا میکنم}. شخص بزرگواری گفته بود که فلان شخصیت تندرو در جبهه اصلاحات، باید در مقابلش فلان شخصیت تندرو در جبهه اصولگرایی قرار بگیرد؛ یعنی این فرد تندرو میتواند جواب آن فرد تندرو را بدهد. در آن دوره اینگونه شد و وقتی که چهرههای تند اصولگرایی در آن جریان غالب شدند (زمانی آقای ناطق نوری در جریان راست و اصولگرایی قرار داشت اما بعد آقای احمدینژاد نماینده آن میشود) طبیعتاً در برابر آقای احمدینژاد باید یک شخصیت تندرو اصلاحطلب باشد. در واقع چپروی و راستروی همدیگر را تکمیل میکنند.
تسنیم: حتی با فرض پذیرش پیش فرضهای شما درباره افراد، با این تعریف آن وقت رادیکالیسم هم خیلی معنای روشنی از نظر اخلاقی پیدا نمیکند؛ اگر شما جایی رادیکالیسمی دیدید بتوانید این توجیه را برای خودتان داشته باشید که شما هم رادیکال باشید...
قوچانی: بله؛ من رادیکالیسم را توجیه اخلاقی و ایدئولوژیک نمیکنم، بلکه روایت میکنم. هر انسانی، اصولی برای خود دارد که حتی در مقابل تندترین آدمها هم باید سعی کند آن اصول اعتدالی خود را حفظ کند. فرمایش شما صحیح است؛ اما اگر به جامعه نگاه کنیم، به لحاظ طبیعی همیشه تندروی راست و چپ به همدیگر کمک کرده است.
یکی از هماهنگترین رئیسجمهورها با حاکمیت، آقای خاتمی بود. در دورهای که ایشان رئیسجمهور بود با مجموعه رهبری رابطه بسیار خوبی داشت.
تسنیم: پس چگونه آن جریان تندرو تقویت میشود و دست بالاتر نسبت به طیف متعدل جریان اصلاحات پیدا میکند؟ شما میخواهید بگویید که این فشار طیف رادیکال اصلاحات بود که کار را از دست آقای خاتمی در آورد؟
قوچانی: عوامل مختلفی دارد. وقتی که یک دولت با برنامه اصلاحطلبانه و شخصیتی میانهرو سر کار میآید، در مقابلش واکنشهای خیلی تند اصولگرایانه صورت میگیرد و در نتیجه هرچه میگذرد، گرایشهای رادیکالی در درون این جبهه و دولت هم تقویت میشود.
دولت دوم آقای خاتمی نسبت به دولت اول، خالی از کارگزاران است و افراد میانهرو و معتدل که با دولت کار میکردند، به تدریج کنار رفتند و به نوعی کارگزارانزدایی صورت گرفت.
تسنیم: این فرمایش شما کمی شبیه ماجرای مرغ و تخممرغ نیست که سوال کنیم اول کدامیک به وجود آمد؟ طرف مقابل شما به راحتی میتواند بگوید اگر در طرف مقابل اصلاحطلبان اقدامی صورت گرفت برای مقابله با تندروی آن بخش رادیکال اصلاحطلبان بود. در نقد فرمایش شما مقصودم این است که نمیتوانیم به این راحتی به تقدم و تاخر تاریخی معتقد باشیم، مگر اینکه نشانهها و شواهد متقنی برایش بیاوریم.
قوچانی: نه من به دنبال تقدم و تاخر نیستم و نمیخواهم بگویم چون آن سو این کار را کرد، لذا در این سو هم این کار شد. شما میدانید که به هرحال دولت دوم آقایخاتمینسبت به دولت اول، خالی از کارگزاران است و افراد میانهرو و معتدل که با دولت کار میکردند، به تدریج کنار رفتند و به نوعی کارگزارانزدایی صورت گرفت. از این رو اگر از طرز تفکر اعتدال و میانهروی حمایت بکنیم، باید بگوییم که دولت دوم نسبت به دولت اول کارآیی کمتری دارد.
تسنیم: اگر اجازه بدهید به سوال قبلی بازگردیم. شما به سابقه تاریخی آقای موسوی خوئینیها و نسبتش با آقای هاشمی اشاره کردید. ضمن اینکه گفتید گفتوگوی آقای خوئینیها میتواند برنامهای برای آینده باشد. فکر میکنید این برنامه سیاسی که در پشت پردهی مصاحبهی آقای موسوی خوئینیها قرار دارد، چیست؟
قوچانی: متاسفانه به دلیل مبارزات انتخاباتی که همیشه در ایران وجود دارد و هیچ وقت هم تعطیل نمیشود، خیلی زود بسیاری به فکر انتخابات ۱۴۰۰ افتادهاند و فکر میکنند نجاتشان در جدایی است. تصورشان هم این است که این دولت بعد از خروج آمریکا از برجام، به تدریج موقعیتهای خود را در فضاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور از دست داده و خواهد داد؛ لذا باید حسابشان را جدا کنند.
در درون جبهه اصلاحات هم حداقل دو سه طیف وجود دارند که در مقاطع مختلف میگویند ما باید از روحانی عبور بکنیم.
تسنیم: اگر بخواهیم عوامانه بگوییم، یعنی آقای هاشمی را زدند تا آقای روحانی را بزنند؟
قوچانی: من به نظرم در نهایتش به چنین وضعیتی میرسند.
تسنیم: به چه شکل؟ در مقابل آقای روحانی چه آلترناتیوی را میخواهند برجسته کنند؟
قوچانی: این بحث در گرایشهای روشنفکری هم به طور جدی مطرح میشود. در درون جبهه اصلاحات هم حداقل دو سه طیف وجود دارند که در مقاطع مختلف میگویند ما باید از روحانی عبور بکنیم. به نظرم اینها نشانههای عبور از روحانی است.
تسنیم: این را تنها مربوط به طیف رادیکال و تندرو جبهه اصلاحات میدانید؟ همانطور که اطلاع دارید آقای واعظی در پاسخ به مصاحبه آقای حجاریان با تسنیم گفتند که ما با طیف تندرو اصلاحطلبان از اول هم ارتباطی نداشتیم، الان هم ارتباط نداریم. شما هم آیا مانند آقای واعظی برنامه عبور از روحانی را صرفاً مربوط به طیف تندرو اصلاحات میدانید یا خیر؟ و اینکه آیا برنامهای در بین کلیّت اصلاحطلبان وجود دارد برای اینکه از زیر کارنامه نه چندان مطلوب آقای روحانی برای انتخاباتهای بعدی خلاص شوند و بتوانند سرمایههای اجتماعی را برای خودشان جذب بکنند و یا دست کم آن نارضایتیهای اجتماعی در مورد آقای روحانی را به دست تعلیق بسپارند؟
قوچانی: من نمیتوانم با تمام قضاوتها و عبارتهایی را که درباره افراد گفتید موافقت کنم. نخست اینکه جبهه اصلاحات، جبهه بسیار گستردهای است که در درون آن هیچ کمیته مرکزی سیاسی وجود ندارد و مطلوب هم نیست که وجود داشته باشد تا به یک قضاوت واحد برسند و بگویند ما میخواهیم این کار را انجام بدهیم. گرایشهای مختلفی در جبهه اصلاحات وجود دارد که گاهی در مصاحبهها و سخنرانیها مواضعشان را بیان میکنند. شما هم در خبرگزاری تسنیم خیلی تلاش میکنید تا آن جملات خاص را استخراج کنید؛ البته این یک کار حرفهای است.
گرایشهای مختلفی در جبهه اصلاحات وجود دارد که گاهی در مصاحبهها و سخنرانیها مواضعشان را بیان میکنند. شما هم در خبرگزاری تسنیم خیلی تلاش میکنید تا آن جملات خاص را استخراج کنید؛ البته این یک کار حرفهای است.
به نظر من سه طیف در جبهه اصلاحات وجود دارد. طیف اول اصلاحطلبانی هستند که به فکر عبور از دولتند تا آینده سیاسی خود را تضمین بکنند؛ اما این فقط یک گرایش بروکراتیک است و اگر نخواهیم بگوییم فرصتطلبانه، تنها برای بقای خودشان در قدرت و استفاده از مواهب قدرت این کار را میکنند.
تسنیم: امکانش است به طور مشخص نمایندگان این طیف را نام ببرید.
قوچانی: خیر؛ نمیخواهم نام ببرم(خنده). طیف دوم، گروهی است که فکر میکنند تفکر به قول برخی از دوستان شما چپ اسلامی در حال استحاله شدن است.
تسنیم: البته ما چنین دوستانی نداریم.
قوچانی: حالا به هر حال آنها چنین چیزی میگویند. آنها فکر میکنند که چپ اسلامی در مفاهیم راست مدرن، لیبرال، هاشمی و روحانی در حال استحاله شدن است و ترکیب هاشمی، روحانی، خاتمی و ناطقنوری را ترکیب مطلوبی نمیدانند.
نه مردم میپذیرند که ما اصلاحطلبان حسابمان را از دولت جدا بکنیم، نه به لحاظ اخلاقی و فکری درست است.
اینان انگیزه فرصتطلبی ندارند. من آقای خوئینیها را در این طیف قرار میدهم و فکر میکنم آقایان علویتبار و حجاریان نیز در این طیف هستند و شاید اصلاً تردیدهای جدی در باب اینکه فقط مردم را دعوت به انتخابات و حضور در پای صندوقهای رای کنند.
تسنیم: یعنی آقای خوئینیها از آقای خاتمی هم عبور کرده و مصاحبه اخیرشان نشاندهنده این امر است؟
قوچانی: اجازه بدهید طیف سوم را توضیح بدهم و بعد به سوال شما بپردازم. طیف سوم هم اصلاحطلبانی هستند که میگویند، همین مسیر را باید ادامه بدهیم، ولو اینکه از درون نقد بکنیم؛ یعنی دولت آقای روحانی را نقد کنیم و ایراداتش را هم بگوییم؛ اما نه مردم میپذیرند که ما حسابمان را جدا بکنیم، نه به لحاظ اخلاقی و فکری درست است. در این طیف تنها یک طیف مانند کارگزاران وجود ندارد. مهندس بهزاد نبوی جزو کسانی است که به صورت جدی از این ایده دفاع میکند که ما باید از همین دولت دفاع کنیم. دولت بهترین گزینه بوده و است و اگر در آینده هم بخواهد ادامه پیدا کند، ما باید به روندی مشابه این برسیم. این طیف فکر نمیکند که آن اصول چپ اسلامی به صورت ایدئولوژی دهه شصتی پابرجاست، بلکه واقعبینتر شده است.
تسنیم: شما خودتان را جزو طیف سوم میدانید؟
قوچانی: کارگزاران جزو طیف سوم است.
تسنیم: همه کارگزاران یا بخشی از آنان؟
قوچانی: همه کارگزاران اینگونه فکر میکنند. آن چیزی که دفتر سیاسی کارگزاران به عنوان مواضع رسمی حزب اعلام شده همین است؛ البته ممکن است یک عضو مصاحبهای بکند و چیز دیگری بگوید، اما موضع رسمی کارگزاران همین است.
تسنیم: آقای کرباسچی مصاحبهای درباره دولت آقای روحانی دارند که در آن مصاحبه میگویند آقای روحانی به خواب خیلی سنگینی فرو رفته است. آقای آشنا هم مصاحبهای با نشریه اندیشهپویا داشتند که در پاسخ گفتند اگر ما یکی دو انتصاب به سفارش آقای کرباسچی داشته باشیم، دولت آقای روحانی از نظر آقای کرباسچی اتفاقاً خیلی هم بیدار خواهد شد! موضع آقای کرباسچی، موضع حزب نیست؟
قوچانی: موضع آقای کرباسچی، موضع حزب است.
تسنیم: ایشان میگوید دولت آقای روحانی به خواب سنگینی فرو رفته است.
قوچانی: یعنی اینکه باید از خواب بیدارشان کنیم. این به معنای آن نیست که بیدار نمیشود. آقای کرباسچی در همان مصاحبه که من البته امیدوارم همه به غیر از تیتر، خود مصاحبه را هم بخوانند، میگوید ما هنوز از دولت روحانی حمایت میکنیم و هنوز هم قبول داریم که این دولت بهترین گزینه ممکن بوده و در عین حال معتقدیم که دولت باید فعالیت اجرایی بیشتری بکند.
ببینید سه نقد کاملاً متفاوت وجود دارد؛ نقد ایدئولوژیک، نقد استراتژیک و نقد تاکتیکی. نقد ایدئولوژیک یعنی اینکه ما اعتدال را قبول نداریم. بخشی از دوستان اینگونه فکر میکنند.
تسنیم: اعتدال را قبول ندارند یا اینکه این دولت را دولت اعتدال نمیدانند.
قوچانی: من فکر میکنم اعتدال را قبول ندارند. این تعبیر دوستان هم است. آقای علویتبار در همان مصاحبهای که با مجله اندیشهپویا داشته، گفته است که ما در روش اصلاحطلبیم اما در اهداف رادیکالیم.
تسنیم: دست کم دربارهی خودش اذعان میکند که رادیکال است.
قوچانی: بله؛ این طرز تفکری است که اصالت دارد. نقد استراتژیک یعنی اینکه ما بگوییم این اهداف را قبول داریم اما مسیری که طی میکنیم مسیر درستی نیست. نقد تاکتیکی هم یعنی اینکه نسبت به مسائل اجرایی و خرد مانند اقتصاد نقد داریم. نقدهای کارگزاران از جنس نقدهای دوم و سوم است. اگر از آقای کرباسچی بپرسید که چه نقدهایی به دولت دارد، نقدش این نیست که این دولت برود و دولت دیگری جای او بیاید. چون من با ایشان به صورت جدی صحبت کردم، این را عرض میکنم. نقد ایشان این است که مثلاً وزارت راه میتواند به راحتی اقتصاد کشور را به راه بیاندازد، چون کالاهایی مانند قیر، سیمان، آسفالت و... از خارج وارد نمیشود و اگر وزارت راه پروژه راههای کشور را احیا کند، اقتصاد کشور به راه میافتاد و مشکل اقتصادی دولت حل میشود.
تسنیم: ولی گزینه شما برای وزارت راه و شهرسازی که آقای آخوندی بود.
قوچانی: جالب اینجاست که آقای کرباسچی به دلایل کارشناسی جزو منتقدین آقای آخوندی بود.
تسنیم: اما روزنامه کارگزاران اینگونه نبود.
قوچانی: میخواهید راجع به این موضوع صحبت کنیم یا به سوال قبلی پاسخ بدهم؟
آقای کرباسچی بعضاً افرادی را هم به دولت معرفی کرد که اتفاقاً خودش بعدها منتقد آن افراد شد
تسنیم: اگر ممکن است این را جواب بدهید، به آن هم میرسیم.
قوچانی: نقدهای کارگزاران نسبت به دولت در بیانیههای رسمی آمده است. ما نسبت به آقای نوبخت هم نقد داریم. ما میگوییم سازمان برنامه و بودجه در دوران تحریمهای جدید آمریکا باید از خودش فعالیت بیشتری نشان بدهد.
تسنیم: شما در مقالهای که قبل از حضور در حزب کارگزاران نوشته بودید، در نقد کارگزاران عنوان کرده بودید که اینها معاملهگران خوبی هستند و برای تامین منافع خودشان تغییر استراتژی و تاکتیک میدهند. در آنجا موضوع معامله را خیلی برجسته کرده بودید. آقای آشنا هم تقریباً حرف شما را بیان میکنند؛ یعنی میگوید اگر با آقای کرباسچی معامله کنیم، دولت آقای روحانی نه تنها در خواب نخواهد بود، بلکه بسیار هوشیار هم خواهد بود. به نظر میرسد این نقد آقای آشنا با آن نقد شما بر هم منطبق است. خودتان اینگونه فکر میکنید؟
قوچانی: من نمیدانم از کدام جمله بنده این را استنباط کردید. من این جمله را به یاد ندارم.
به نظر من هیچ ایرادی ندارد که یک حزب معاملهگر باشد؛ بدین معنا که افرادی را معرفی کند و کادر اجرایی بسازد.
تسنیم: عین مطلب خودتان است.
قوچانی: ممکن است چنین قضاوتی بوده باشد. به نظر من معامله تنها سیاسی و شخصی نیست. بنده نیز اکنون از درون کارگزاران با شما صحبت میکنم و دریافتهای کنونی خودم را دارم. من عضو کارگزاران قدیم نبودم و عضو کارگزاران جدید هستم که از سال ۹۲ شکل گرفته، مبانی دارد، کتاب منتشر کرده و نظریه هم دارد.
آقای کرباسچی بعضاً افرادی را هم به دولت معرفی کرد که اتفاقاً خودش بعدها منتقد آن افراد شد؛ یعنی ملاک، عملکرد افراد بوده است. نه الزاما خود افراد.
به نظر من هیچ ایرادی ندارد که یک حزب معاملهگر باشد؛ بدین معنا که افرادی را معرفی کند و کادر اجرایی بسازد. آقای آشنا بعداً به صورت شخصی توضیح دادند و گفتند که ما در این مقام نبودیم که حرفی را به ایشان نسبت بدهیم، بلکه در مقام انشا و بیان بودیم.
در مصاحبهها از هراس رسانههایی مانند تسنیم، باید خیلی دقیق عبارات را بیان کرد.(خنده) شاید آقای آشنا درباره گفتههایش راجع به آقای کرباسچی باید دقت بیشتری میکرد
تسنیم: البته از ادبیات آقای آشنا در آن گفتگو کاملاً مشخص است که خیلی هم به دنبال انشا نبودهاند؛ کاملاً اعتراضی است.
قوچانی: در مصاحبهها از هراس رسانههایی مانند تسنیم، باید خیلی دقیق عبارات را بیان کرد(خنده). شاید باید دقت بیشتری صورت میگرفت. به هر حال ممکن است این نقد به کارگزاران یا اشخاص وارد باشد. بحث ما در مورد اشخاص و افراد نیست.
اینگونه نیست که چون من در کارگزاران کار میکنم، باید از گذشته و امروز کارگزاران به صورت مطلق دفاع کنم. من میگویم که ما معیارهایی داریم و معیارهایمان هم این است. آن چیزی که کارگزاران در نقد دولت بیان میکند، معیار، کارآمدی است. نقد کارگزاران به دولت این نیست که تند، رادیکال و انقلابی نیست؛ بلکه نقد این است که اجرایی عمل نمیکند. فکر کنم کارگزاران امروز و همیشه این حرف را میزنند. حتماً قضاوت من هم ممکن است در طول زمان تغییر کرده باشد؛ ولی من فکر میکنم همین مشی در کارگزاران وجود داشته و الان روشنتر است.
تسنیم: یعنی شما معتقدید که اگر حزبی معاملهگر باشد، عیبی ندارد.
قوچانی: نه تنها حزب بلکه افراد. ببینید کلاً نسبت به ادبیات اقتصادی بدبینی داریم و کاسبی را بد میدانیم. در حالی که کاسب، حبیب خداست!
تسنیم: معاملهگری از این نظر که به فرض اگر این فردی که من میگویم منصوب کردید، بیدار و هوشیارید و اگر نکردید، در خواب سنگین هستید.
قوچانی: اگر این قضاوت در مورد آقای کرباسچی است، قبول نداریم. من فکر نمیکنم که آقای کرباسچی یا کارگزاران در مورد افراد به دولت فشار میآورند. اگر مقصود آشنا این حرف باشد، حرف درستی نبوده است؛ اما در عین حال آن چیزی که وجود دارد این است که اگر دولت این معیارها را رعایت نکند، از نظر ما محل اعتراض است.
تسنیم: شما در یک مصاحبه تلویزیونی(برنامه سختانه) فرمودید که «...بله من این نقد(معاملهگری) را قبلاً به کارگزاران داشتهام؛ اما الان در کارگزارانی حضور دارم که آن افرادی که به عقیده بنده اهل معامله بودند یا چنین توصیفاتی را حائز بودند، آنها از کارگزاران سازندگی رفتهاند.» از این مصاحبه شاید بتوان استنباط کرد که منظور شما آقای محمد هاشمی و دیگرانی است که پس از آمدن شما از حزب رفتند. در گفتوگوی دیگری شما اشاره میکنید که اساساً با آقای محمد هاشمی هیچ اختلافنظری نداشتهاید و شما به نوعی قربانی اختلافنظر بزرگان شدید. کدام تحلیل شما به آقای محمد هاشمی و آنهایی که همراه با آقای هاشمی از حزب کنارهگیری کردند، بیشتر میخورد؟ یعنی بنا بر آن چیزی که در تلویزیون گفتید، آنها را طیف معاملهگر میدانید یا خیر؟
قوچانی: کل استنباط شما را باید ویرایش کنیم و سپس جواب آن را بدهیم. من هرگز نگفتم که معاملهگر بودند. همچنین من نگفتم که من آمدم، معاملهگرانی رفتند.
تسنیم: در آن گفتوگو با تلویزیون(برنامه سختانه) همین را گفتید. (لینک گفتگوی محمد قوچانی با برنامه سختانه)
قوچانی: پس بعداً آن را بیاورید.
تسنیم: مشکلی ندارد.
قوچانی: من احساس کردم کارگزاران در این دورهای که وجود دارد، روی اصول است و بر مبنای آن اصول صحبت میکند. ممکن است قضاوتم در آن زمان که روزنامهنگار صرف بودم با امروزی که یک فعال سیاسی هم هستم، تفاوت داشته باشد. من الان دارم چیزی را از نزدیک میبینم و بر مبنای آن چیزی که از نزدیک میبینم، کارگزاران معاملهشان بر مبنای افکار، عقاید و برنامههاست و نه الزاماً اشخاص. البته اشخاص و کارگزارانی را هم به دولت پیشنهاد میدهند؛ اما اکنون بیش از آنکه وجه کارگزارانی این حزب تقویت شود، وجه سازندگیش برجسته است. اگر دقت هم بکنید، ما حتی در عناوین و عبارات کتابی هم منتشر کردیم بیشتر از سازندگی استفاده کردیم؛ یعنی اینکه ما برای سازندگی ایده داریم. ما از دوره «کارگزاران» عبور کردهایم و به عصر «سازندگی» رسیدهایم.
دوم اینکه شما فرمودید که من مصداقاً آقای محمد هاشمی را گفتم. من به یاد نمیآورم که اصلاً در آن مصاحبه تلویزیونی اسمی از آقای محمد هاشمی برده باشم.
تسنیم: نه اسمی از آقای محمد هاشمی در آنجا نبردید. اما گفتید بر مبنای پذیرش این انتقادات به حزب، برخی افراد از این حزب رفتند. فرد شاخصی که از حزب رفت آقای محمد هاشمی بود.
قوچانی: قرینه درستی نیست. من آقای محمد هاشمی را نه معاملهگر میدانم و نه احساسم بر این بوده است. من در مورد اشخاص صحبت نکردهام. در گذشته هم که صحبت میکردم، در مورد افکار صحبت میکردم. البته اینجور نیست که با آقای محمد هاشمی اختلافی نداشته باشم. این هم نکته سومی است که باید اصلاح شود.
من گفتم که دلیل بیرون رفتن محمد هاشمی از حزب کارگزاران سازندگی، بنده نبودم. بنده به دعوت آقایان کرباسچی و مرعشی به کارگزاران پیوستم و بنا بر این دعوت، هرکسی که عضو حزب میشد، باید امضای کل اعضای هیات موسس را میداشت؛ یعنی اگر آقای محمد هاشمی با بنده مخالف بود، بنده حتی به دعوت آقایان کرباسچی و مرعشی نباید عضو حزب میشدم که بعد هم به کمیته سیاسی بروم و به عنوان نفر دوم (دبیر دوم) معرفی شوم.
آن اختلافی که به وجود آمد، ظاهرش بر سر حق عضویت در حزب کارگزاران سازندگی بود که در این رابطه اصلاً برخوردی هم با همدیگر نداشتیم. ایشان فقط در جلسهای در این باره به آقای مرعشی به عنوان دبیرکل اعتراض کردند. بنده روابط شخصی با ایشان نداشتم. ولی روابط دوستانه آقای مرعشی و کرباسچی هم با ایشان ادامه پیدا کرد. ایشان ملاکاً و به لحاظ ذهنی کارگزارانی هستند و اگر در روزنامه دیده باشید، همیشه به سراغ ایشان میرویم. در موارد بسیار زیادی دیدگاههای ایشان با کارگزاران منطبق است؛ اما ممکن است سلایق اداری و اجرایی متفاوتی وجود داشته باشد. در مورد آن بحثهایی هم که ایشان در باب لیبرالیسم مطرح کردند، به نظرم همه ما در جامعه در قضاوتهایمان درباره لیبرالیسم دچار سوتفاهم هستیم. این میتواند موضوع یک گفتوگوی جداگانه باشد که من حاضرم در این رابطه با شما گفتوگو کنم.
آقای خاتمی هم آنگونه که بنده شنیدم با این زاویه دید انتقادی نسبت به آقای هاشمی موافق نیستند
تسنیم: بسیار خوب است؛ ما هم مشتاقیم انشاءالله گفتگوی مجزایی را در همین رابطه با هم داشته باشیم. اما برای ادامهی این گفتگو: به نظر شما آقای خوئینیها در این عبورشان از آقای روحانی تنهاست یا همراهان و محفلی دارند که به نمایندگی و پشتیبانی از سوی آن محفل، این اقدام را علیه آقای روحانی انجام میدهد؟
قوچانی: چون از انتشار گفتوگوی ایشان چند روز بیشتر نگذشته، من نمیتوانم تنها بر اساس اخبار با شما صحبت کنم و باید همراه با تحلیل باشد و با دقت در این مورد سخن بگویم. به نظرم رفتار بعدی آقای خوئینیها اهمیت بسیار زیادی دارد. اکنون بسیاری از دوستان ایشان مانند آقای امام جمارانی و آقای منتجبنیا اقدام به نقد صحبتهای ایشان کردند. آقای امام جمارانی عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز است و این را به صراحت بیان کردند که آنچه آقای خوئینیها گفتند بیانگر دیدگاه مجمع روحانیون مبارز نیست.
آقای خوئینیها با این تفسیر که میخواهند از آقای روحانی عبور کنند، یک مرزبندی میان تفکر رادیکال و تفکر لیبرال در درون جبهه اصلاحات به وجود خواهند آورد.
آقای خاتمی هم آنگونه که بنده شنیدم با این زاویه دید انتقادی نسبت به آقای هاشمی موافق نیستند؛ ولی معنایش این نیست که این تفکر هیچ عمقی ندارد. آقای عبدی هم مصاحبهای کردند که بسیار هوشمندانه بود. به نظرم نه ما باید از آقای هاشمی به طور مطلق قدیس بسازیم، نه دوستان از آقای خوئینیها و نه از هیچ شخص دیگری غیر از ائمه معصومین (ع). این طرز تفکر آقای خوئینیها یک مبانی تئوریک، نظری و تاریخی دارد و این مبانی را به راحتی نمیتوان کنار گذاشت. آقای خوئینیها با این تفسیر که میخواهند از آقای روحانی عبور کنند (البته من نمیدانم که واقعاً چنین چیزی مدنظرشان است) یک مرزبندی میان تفکر رادیکال و تفکر لیبرال در درون جبهه اصلاحات به وجود خواهند آورد.
تسنیم: به نظر شما چه گسترهای از جریان اصلاحات، همچنان از آقای روحانی دفاع میکنند؟ این را برمبنای تعصبتان نسبت به آقای روحانی چون در دولت هم حضور دارید، نفرمایید. بلکه به عنوان یک روزنامهنگار، چقدر احساس میکنید جریان اصلاحطلبی باید بر این مبنا باشد که از آقای روحانی و کارنامهای که تا الان داشته، دفاع و حمایت بکند و اینکه سرمایه اجتماعی خودش را برای آقای روحانی به مخاطره بیاندازد.
قوچانی: من به عنوان کسی که با دولت همکاری میکند هم میتوانم در این رابطه به شما جواب میدهم و در تضاد با موقعیت روزنامهنگاریم نمیدانم. من در دولت هستم؛ اما کارمند دولت نیستم. در جاهایی مشورتهایی میدهم و کارهای فرهنگی انجام میدهم. جنس کارم نیز مطبوعاتی و روزنامهنگاری است.
تسنیم: نطقهای آقای روحانی را هم مینویسید؟
قوچانی: مسئولیت رسمی من دبیری شورای گردآوری، تدوین و مستندسازی آثار رئیسجمهور است؛ یعنی کار اصلی من این است که مجموعه آثار آقای دکتر روحانی را در عرصه فرهنگی، گفتاری و شنیداری، گردآوری، تنظیم و تدوین بکنم. در خصوص داستان نطق هم همانطور که شما فرمودید و در همه جای دنیا مرسوم است، یک شخص این کار را انجام نمیدهد، بلکه یک سیستم است که وظیفه دارد تا موادی را فراهم بکند که رئیس جمهور بتواند از آنها در نطقهایش استفاده بکند؛ اما کل نطقهای آقای روحانی مال خود آقای روحانی است. یعنی هیچ چیزی را کس دیگری به ایشان القا نمیکند. آقای دکتر روحانی خطیب است و از زمان قبل از انقلاب جزو خطبا بوده است. ممکن است در موضوعی از افرادی که در دستگاههای مختلف باشند یا مشاورینشان، محتوایی دریافت کند.
تسنیم: اینکه گفته میشود شما به همراه آقای خانیکی و برخی دیگر از دوستان در نطق نوشتن برای آقای روحانی نقش دارید، صحت دارد؟
قوچانی: این را اجازه بدهید دفتر ریاستجمهوری اعلام کند. من مسئولیت رسمی خودم را اعلام کردم.
تسنیم: یعنی آقای روحانی تشکیلاتی را برای تنظیم و نشر آثارشان به وجود آوردهاند؟
قوچانی: این از قبل در نهاد ریاست جمهوری وجود دارد. در گذشته هم وجود داشته است. در آنجا به نوعی ادبیات ریاست جمهوری شکل میگیرد.
تسنیم: این امکان هست که بعد از ریاست جمهوری، آقای روحانی تشکیلاتی با عنوان موسسه تنظیم و نشر آثار آقای روحانی راه بیندازند؟
قوچانی: خارج از مجموعه ممکن اس، شکل بگیرد؛ اما بنده اکنون وظیفه دولتی دارم. وظیفه دولتیام این است که سخنان رئیس جمهور را مستندسازی کنم. کار من این است و در آنجا کار فرهنگی انجام میدهم. من نمیدانم که نطق رئیس جمهور را چه کسی مینویسد.
پس آقای واعظی حرف بیربطی نزده است. حتماً این را بیاورید، چون همه میگویند که اول دولتیها گفتند که ما ائتلافی نکردیم.
تسنیم: آقای تاجیک از تحلیلگران شاخص اصلاحطلب از قدیم مخالف اتحاد میان اصلاحطلبان و دولت روحانی بوده است. آقای حجاریان هم که روزی میگفتند ما حاضریم دندانههای کلید آقای روحانی باشیم یا اینکه اصلاحطلبان ستون فقرات دولت آقای روحانی هستند، اکنون میگویند که ما اساساً ائتلافی با دولت آقای روحانی نداشتیم.
قوچانی: آقای حجاریان گفته که ما ائتلافی با دولت روحانی نکردیم؟
تسنیم: بله در مصاحبه با تسنیم گفتهاند.
قوچانی: پس آقای واعظی حرف بیربطی نزده است. حتماً این را بیاورید، چون همه میگویند که اول دولتیها گفتند که ما ائتلافی نکردیم.
تسنیم: خیر. آقای حجاریان گفتند که ما هیچ عهدی تحت عنوان ائتلاف با دولت آقای روحانی نداشتهایم. بعد از گفتگوی آقای حجاریان آقای واعظی در مصاحبه دیگری با تسنیم گفتند که ما اساساً با اصلاحطلبان تندرو ائتلافی نداشتهایم.
قوچانی: پس همهاش دستپخت تسنیم بوده است.(خنده)
تسنیم: اگر دستپخت باشد، برای آقای حجاریان بوده است.(خنده) عرض کردم آقای تاجیک و آقای حجاریان مواضعشان اینطور بوده است. افرادی هم که در جبهه اصلاحات به عنوان چهرههای معتدل شناخته میشوند، مانند آقای الیاس حضرتی در مجلس نطق داشتند که آقای روحانی اکنون که ما داریم وزیر اقتصاد را استیضاح میکنیم، در حقیقت شما باید استیضاح میشدید. منتهی دست ما به شما نمیرسد و وزیر شما را استیضاح میکنیم.
قوچانی: چرا نمیرسد؟ میتوانند رئیسجمهور را استیضاح کنند!
آقای خاتمی تا پایان دولت روحانی دست از حمایت از دولت برنمیدارد
تسنیم: به هر حال منظورشان یک سری ملاحظات با رئیسجمهور است. موضوع این است که انتقادات از سوی اصلاحات نسبت به دولت آقای روحانی در حال تشدید روزافزون است. فکر میکنید چقدر از آن اصلاحطلبان همچنان از آقای روحانی حمایت میکنند؟ با توجه به اینکه انتخابات در پیش رو داریم و انتخابات هم نیازمند سرمایه اجتماعی است. در انتخاباتها هم معمولاً مردم به نقد وضعیت موجود رای میدهند. اینگونه به نظر میرسد که اصلاحطلبان احساس کردهاند که اگر همچنان به حمایت از دولت آقای روحانی بپردازند ظرفیت منفی دولت روحانی شامل حال آنان خواهد شد و مسیری سخت پیش رو خواهند داشت.
قوچانی: اگر قرار باشد که هر انسان و جریانی تنها قدرتش را از نه بگیرد، هیچ چیزی ساخته نمیشود؛ این نه اخلاقی است و نه عقلانی. اگر ما فکر بکنیم که دولتی را بر سر کار آوردیم و در دوره بعد اگر بخواهیم رای بیاوریم، باید از این دولت عبور بکنیم؛ این هم عدم صداقت و هم عدم عقلانیت است.
این تحلیل در سران جبهه اصلاحات و بخشی از کادر رهبری به صورت جدی مطرح است. اگر آقای خاتمی را به عنوان نقطه کانونی جبهه اصلاحات در نظر بگیریم، به نظرم ایشان به هیچ وجه تا پایان این دولت اگر دولت وفادار به برنامههایش باشد دست از حمایت دولت آقای روحانی برنخواهد داشت. در رده دوم یعنی نخبگان و کادر و سران احزاب مانند آقای دکتر عارف و دبیران کل احزاب حتی احزابی همچون اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی نیز فکر نمیکنم چنین تحلیلی داشته باشند.
تسنیم: چه تحلیلی؟ انتقاد از دولت؟
قوچانی: اینکه از دولت عبور بکنند؛ البته انتقاد کردن به جای خودش. در مورد انتقاد هم به نظر من انتقادها باید برای افزایش کارآمدی دولت باشد. دوستان ما باور دارند نقدهایی که میکنند برای تقویت دولت است و نه برای تضعیف دولت.
تسنیم: البته از هر کسی بپرسید قاعدتاً میگوید ما به دنبال تقویت دولت هستیم. اما آن سیاستی که
|
|
|
|