روایت یک قاچاق: «پاهایم درد می‌کرد، از قاچاق‌بر تا پلیس من را کتک زدند»
فقر، فرار، قاچاق شدن، چپیدن در زیر و دست پای مسافران، کتک خوردن، بازداشت و بازگردانده شدن به افغانستان، تنها عناوین برشی از زندگی «غلام‌رضا» است؛ کودکی افغانستانی که به خاطر فقر ترک تحصیل کرد و در پانزده‌سالگی تصمیم گرفت به ایران برود تا بلکه در تامین معیشت خود و خانواده‌اش سهم پررنگی داشته باشد؛ اما سفرش بی‌نتیجه، در زخم‌خوردگی و سردرگمی، به بازگشت به همان فقر ختم...

← برای متن کامل، اینجا کلیک‌کنید.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.