نفسش مدام میگیرد. زبانش انگار در دهانش سنگینی میکند. پاهایش بیحس شدهاند. در زندان چندین بار زمین خورده است. داروهایش را ندادهاند. به جای درمان، به امین آباد منتقلش کردند. شکنجهاش دادند. پرسنل تیمارستان او را به شکل صلیب به تخت بستند و رویش ادرار کردند. در همان حال به آمپولی تزریق کردند که نمیدانست چیست. او را به زندان بازگرداندند. نیمی از بدنش فلج شد. قرار بود به بیمارستان...
← برای متن کامل، اینجا کلیککنید.