از اینستاگرام مانا نیستانی
در پاسخ به فراخوان کارتون درباره آزادی بیان و اندیشه مثل همیشه تعدادی کار دریافت کرده‌ام. هشت تایش را شماره بندی کرده به صورت اسلاید شو میگذارم
متاسفانه شناسه‌ی فرستندگان را از دست داده ام هر کدام کارشان را اینجا می بینند و‌ می خواهند صفحه شان تگ شود دایرکت بدهند تا انجام دهم

طرح شماره یک
اجرای تروتمیز و رنگ‌آمیزی خوبی دارد. دوربینی که بخش فوقانی قلم را نشان می‌دهد می‌تواند کنایه از رسانه های دولتی و حکومتی باشد که دم از جایگاه قلم می‌زنند، در حالی که خارج از کادر، اندام قلم در غل و زنجیر است.
طرح شماره دو
گرافیک متفاوت و خوبی دارد، استفاده خوبی از کنتراست فضاهای سفید و سیاه کرده، این استفاده بار معنایی هم دارد، قلم سفیدی که متناظر با میله های زندان قرار گرفته انگار سر - مغز- کاراکتر را سفید و روشن کرده است
طرح شماره سه
استفاده خوبی از پرسپکتیو و قرار دادن عناصر صحنه در پسزمینه و پیشزمینه کرده. به نظر می‌آید که اعدام کاراکتر (نویسنده) و قلمش با ریسمانی به هم متصل شده باشد. اجرای پاکیزه و قابل قبولی است
طرح شماره چهار

بنظر می آید، دهان - به نشانه آزادی بیان- برای رد شدن از دروازه امنیتی مشکل پیدا کرده باشد! ایده‌ی بدی نیست اما سوال پیش می‌آید چرا تعدادی مغز به آسانی عبور کرده اند مگر مغز مرکز اندیشه و اصل قضیه نیست؟ ای کاش اجرا تمیزتر و کمتر چرکنویس‌گونه بود.
طرح شماره پنج
یک ایده خوب دارد، این که پاک‌کن ها - نشانه سانسور- از اعدام مداد، شادی می‌کنند. اجرا اما بسیار پرضعف است، خصوصا در پرسپکتیوها که ناهمگون و نادرستند (پرسپکتیو چوبه دار با زمین جور درنمی آید)، یکی دو تا از پاک کن ها هم روی زمین قرار نگرفته اند. دستکم اجرا، قابل فهم است، کثیف، مخدوش و مغشوش نیست.
(بقیه در کامنت)
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.