|
|
|
.
من برخی انتقادات داشتهام و در نوشتههای خود هم تصریح کردهام که مراجع، فوق انتقاد به مفهوم صحیح این کلمه نیستند، و معتقد بوده و هستم هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابلانتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام. .
البته تزکیه نفس نمیکنم (و ما ابَرّی نَفْسی ان النفس لامّارة بالسّوء) اما این قدر میدانم که همواره زبان خود را از زشتگویی خصوصا نسبت به طبقه مراجع، حتی نسبت به آنهایی که از آنها به شخص من بدی رسیده است، حفظ کردهام.
.
ضمن اینکه مانند عوام فکر نمیکنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان (عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. اگر چنین چیزی بود، شرط عدالت بلاموضوع بود. .
✍️ (پاسخهای استاد مرتضی مطهری به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۸۰)
.
هر وقت یک نفر روحانی بخواهد حتی در مورد رسوم و عادات عوامانه انتقاد کند ناراحت میشوند و با تأسف میگویند اینها ضرر دارد و فوراً میگویند: این حرفها تف سربالا است. .
من این منطق را منطق «تف» مینامم و نام دلیل آنها را «برهان تف» گذاشتهام. دیده میشود دلیلی جز دلیل تف ندارند. .
اینها نمیدانند انتقاد، اصلاح و رفع عیوب است. اگر عیوب دستگاهی انتقاد نشود امید اصلاح در آن نیست و اگر اصلاح نشد مانند پیکر بیماری که بیماریاش معالجه نشود آن بیماری آن پیکر را از پا در خواهد آورد. .
✍️ (یادداشتهای استاد، ج ۱، ص۲۷۳)