از اینستاگرام ابراهیم نبوی
اين مطلب در زيتون امروز منتشر شده، طنزهاي روزانه مرا در ايران اينترنشنال و زيتون بخوانيد
این که تتلوست، هی بزنیدش!
آقای حمید رسایی عزیز!
دیدم که حکم مهدور الدم بودن آقای امیر تتلو را صادر کردید، خوشحال شدم. گفتم حتما در مملکتی که رهبرش بعد از اینکه مرجع تقلید شد، مجتهد می‌شود و وزیر خارجه‌اش پس از رفتن به فرنگ در کلاس زبان ثبت نام می‌کند، لابد شما هم در این چند ماهی که توئیت بازی می‌کردید مجتهد جامع الشرایط شده و حکم هدر بودن خون مسلمان را صادر می‌کنید.
زمانی آقای جلال رفیع طنزنویس شیرین زبان می‌گفت در صدر اسلام کفار و منافقین را کتک می‌زدند و به او می‌گفتند شهادتین را بگو تا ولت کنیم. البته خیلی کار خوبی نمی‌کردند، ولی آن روزها کتک زدن یکی از وسایل تبلیغی برای توسعه دین بود و خیلی اشکال نداشت. منتهی الآن طرف خودش می‌گوید مسلمان است، هیچ ادعای خاصی هم ندارد، او را می‌گیرند و می‌برند زندان و می‌زنند و می‌گویند اعتراف کن من مسلمان نیستم. بعد که تحت فشار قرار گرفت و اعتراف کرد که من مسلمان نیستم، می‌گویند حالا بیا توبه کن و مسلمان بشو. بعد هم یک جدیدالاسلام مثل تتلو یا فراستی یا چرخنده یا فلان و بهمان درست می‌کنند و این بدبخت بیچاره را که داشته برای خودش دلی دلی می‌کرده و دلش به چهار تا بغ بغو خوش بوده، می‌آورند و مجبورش می‌کنند که بشود سنخگوی اسلام.
مشکل این است که مسلمان بودن به اینجاها هم ختم نمی‌شود. بقول عبید زاکانی ترسایی مسلمان شده بود، روز که شد ختنه‌اش کردند و شب که شد مجبورش کردند که پیش برادر طوسی قرائت قرآن یاد بگیرد. صبح با درد و رنج بسیار می‌گفت: این مسلمانان عجیب ملتی هستند، صبح چنین‌اند و شب چنان.
مسلمانی جمهوری اسلامی تمامی ندارد. طرف تا ابد گرفتار است. او هم جوان ساده دل فکر می‌کند که شما که به او لبخند می‌زنی و تشرف او را به اسلام تبریک می‌گویی واقعا راست می‌گویی و برای سوء استفاده از او نیست که این کارها را می‌کنی. بعد از یکی دو هفته می‌شود دستمال نجس. که هم مردم با دیدنش اخ و پیف می‌کنند و هم خودش از خودش متنفر می‌شود. بدبختی این است که حالا که مجبورش کردی مسلمان شود، اگر دوباره خواست به زندگی طبیعی برگردد می‌شود مرتد و حمید رسایی یا هر جوجه طلبه‌ای به خودش حق می‌دهد حکم ارتدادش را صادر کند.
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.