ازدواج اجباری برایم شکنجه‌ای هر روزه بود
شایا گلدوستشروع که به حرف زدن کرد، صدایش می‌لرزید. تردید داشت. انگار چیزی که روایت می‌کرد را باور نکرده بود. شاید فکر‌ می‌کرد که کابوس...

← برای متن کامل، اینجا کلیک‌کنید.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.