هیاهو

امیر دانشجوی رشته ی فلسفه از شلوغی و ازدحام شهر بزرگ می گریزد تا برای چند صباحی به روستا نزد پدر و مادرش برود. او تصمیم دارد به نوجوانان روستا سواد بیاموزد؛ اما آدمهایی سر راه او قرار می گیرند که در روستا ویلا دارند و با روش های او مخالفند. امیر با ترانه آشنا می شود که از خانواده ای مرفه است و با مادرش زندگی می کند. آن دو به هم علاقه مند می شوند؛ اما نیک تاج، مادر ترانه، نیز می کوشد نظر امیر را به خود جلب کند. به این ترتیب روابط امیر و ترانه مغشوش می شود. جوانی که با نیک تاج روابطی دارد در جنگل از ترانه هتک حیثیت می کند و خود به دست امیر کشته می شود. ترانه خود را حلق آویز می کند و امیر که در پی نزاع با مرد جوان زخم برداشته در تصادف با اتومبیل از پا در می آید.
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.