راننده اجباری

فرهاد (منوچهر وثوق)، که با تاکسی دوستش اکبر آقا انبردست (سیدعلی میری) کار می کند، با دختری به نام پروانه (آرام) آشنا می شود و با او به شمال می رود. پروانه از فرهاد آبستن می شود، و وقتی آن دو قرار ازدواج گذاشته اند سهراب خان (محمدعلی بندانی)، پدر پروانه از فرهاد قول می گیرد که برای سعادت پروانه از او دوری کند تا با نامزد پزشک اش (کامی کسروی) ازدواج کند. از طرف دیگر سهراب به پروانه می گوید که فرهاد او را با گرفتن مبلغی پول ترک کرده است. سهراب پس از به دنیا آمدن فرزند پروانه نوه اش را به فرهاد می سپارد. فرهاد پسرش فرید (آتش) را که معلول است بزرگ می کند. سال ها بعد دختری به نام لیلا (شادی آفرین)، که خواهر نامزد پروانه است، به فرهاد علاقمند می شود. فرهاد و پروانه به واسطه ی فرید یکدیگر را می یابند، و نامزد پروانه متوجه علاقه آن دو به هم می شود. او فرید را مداوا می کند، و سهراب خان فاش می کند که دورکردن فرهاد از پروانه با نقشه ی او بوده است. سرانجام فرهاد با پروانه و فرید زندگی مشترکی را آغاز می کنند.
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.