زنبورک

نزدیک به دو قرن پیش، پس از تار و مار شدن قشونی در نبرد، باقی مانده ی سپاه پراکنده می شوند و یک زنبورک چی (پرویز صیاد) می گریزد. او به دست چند راهزن اسیر می شود. راهزن ها از زنبورک چی می خواهند که آنها را در جنگ با ارباب یاری کند. او یک گلوله توپ به قلعه ی اربابی و به نفع راهزن ها شلیک می کند، و وقتی در جبهه ی ارباب قرار می گیرد به مبارزه با راهزن ها تن در نمی دهد و می گریزد. زنبورک چی پهلوانی (عنایت بخشی) را از چنگ مرد رنجوری نجات می دهد و آن دو در مسیر خود با جوانی (نوذر آزادی) مواجه می شوند که در جستجوی گنج است؛ امام موقعی که مبارزه ای میان روستاییان و راهزن ها در جریان است زنبورک چی و دوستانش مداخله می کنند و با شلیک گلوله گنج، که در زیر خاک پنهان شده، پراکنده می شود. قشون نظامی، که خود را صاحب گنج می داند، از راه می رسد و گنج را تصاحب و آنها را دستگیر می کند.
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.