قاتلین هم می گریند

دختری که جوان متمولی را دوست دارد با مخالفت پدرش روبرو می شود و پس از ناامیدی در وصلت با مرد محبوبش درمی یابد که مادرش بدکاره است. دختر برای یافتن مادرش به خانه ی مشکوکی می رود و در آنجا شاهد نزاع مادرش با مرد تبهکاری که سبب انحراف مادرش بوده می شود. مادرش به قتل می رسد، تبهکار می گریزد و دختر به اتهام قتل زندانی می شود. دختر در زندان فرزندی به دنیا می آورد و یکی از زندانیان آزاد شده کودکش را سر راه می گذارد. زن پس از بیست سال آزاد شده و پس از یک سلسله ماجرا فرزند و پدر فرزندش را می یابد و زندگی تازه ای را آغاز می کنند و در این حال مرد تبهکار در حال مرگ اعتراف می کند که قاتل مادر دختر بوده است.
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.