شوهر سرش را به دیوار کوبید، جمجمه‌اش شکست و تمام شد
فاطمه متولد ۷۱ بود. مثل خیلی از دختران جوان پر از شور زندگی بود. از ۵۰ روز قبل قهر کرده بود و آمده بود خانه پدرش. می‌خواست طلاق بگیرد. کارهای طلاقش را کرده بود. از پارسال می‌خواست جدا شود، به خاطر همین خشونت‌هایی که شوهرش داشت. بزرگترها وساطت کردند برگشت سر خانه و زندگی‌اش. شوهرش زنگ زد و گفت بیا خانه با هم حرف بزنیم. کارشان به دعوا کشیده شد. در حین دعوا شوهرش سر فاطمه را جوری به دیوار...

← برای متن کامل، اینجا کلیک‌کنید.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.