مجسمه‌هایی صامت اما تاثیرگذار
یک مجسمه‌ساز درباره تاثیرات کرونا می‌گوید: این دوران یکی از مهمترین برهه‌های تاریخ است که تاثیرات آن هرگز از حافظه بشر حذف نخواهد شد و به گواهِ بسیاری از متفکران، زیست بشر و جلوه‌های آن در حوزه اندیشه، فلسفه، علم و فرهنگ به دو بخش پیش و پس از کرونا تقسیم خواهد شد.

بیژن غنچه‌پور در مصاحبه با ایسنا ادامه می‌دهد: همین لحظه که ما در شورای سیاستگذاری هشتمین دوسالانه مجسمه سازی تهران به چگونگی برپایی آن می‌اندیشیم، یکی از مهمترین چالش‌ها توجه به این نکته است که انتشار فراخوان و پذیرش آثار پیش از کرونا رخ داده و دراین مدت کوتاه به قدری جهان دستخوش تغییرات اساسی بوده که احتمالا بسیاری از هنرمندان دیگر آن دغدغه‌ها را نداشته باشند و شاید مایل باشند که آثار جدیدی با دغدغه امروزشان خلق کنند.

او ادامه می‌دهد: درواقع به نوعی لزوم و چرایی نمایش ایده‌های پیش از کرونا در جهان پس از کرونا می‌تواند از مسائل مهم باشد. همچنین نحوه برگزاری رویدادهای هنری مستلزم رعایت مسائلی است که پیش از این مطرح نبوده است. حتی فرم آثار هنری مثل هنرهای تعاملی، پرفورمنس‌ها یا مجسمه‌هایی که لامسه یا بساوایی مخاطب را محور خود قرار می‌دادند اکنون محل بازنگری هستند. این مجسمه‌ساز با بیان اینکه مجسمه‌های شهری در دو لایه به شکلی سطحی و آنی و همچنین عمیق‌تر و پنهانی می‌توانند فرهنگ‌سازی کنند و به افکار عمومی جهت دهند، اضافه می‌کند: نمونه آن گذاشتن ماسک روی چهره مجسمه‌ها و کارهایی از این قبیل است که با چاشنی طنز تاثیر آنی و موثری در یادآوری این امر مهم در سطح شهر دارند. هرچند می‌دانیم مجسمه‌ها با قابلیت نمادسازی و اسطوره‌سازی تاثیرات عمیق‌تری در شکل دهی به افکار عمومی دارند. دیدیم که در اعتراضات اخیر آمریکا و اروپا علیه نژادپرستی یکی از اقدامات معترضان پایین کشیدن مجسمه افرادی بود که سابقه‌ای در برده‌داری داشته‌اند. این امر تایید می‌کند که چطور مجسمه‌ها با حضور ظاهرا ساکت خود در گوشه خیابان عملا به شکل‌گیری نظام‌های فکری در جوامعی کمک کرده بودند که تبعیض نژادی در آنها نهادینه شده است. او در ادامه درباره فعالیت‌های خود با شیوع کرونا می‌گوید: در حوزه فعالیت‌های شخصی باید اعتراف کنم دوران قرنطینه برایم دوران سختی و عذاب نبود، برعکس فرصتی برای خلوت بود که تاثیرات عمیقی روی کارهایم داشت و از آن برای کارهای نکرده و کتاب‌های نخوانده استفاده کردم. همچنین فکر می‌کنم فضای مجازی نیز در این دوران به کارکرد واقعی خود که ایجاد ارتباط و تبادل دانش است نزدیک‌تر شد. گالری‌ها به روش‌های نوینی برای معرفی، نمایش و فروش آثار اندیشیدند که برخی نیز موفق بودند و حتی عملکرد بهتری از قبل داشتند. از لایوهای هنرمندان در اینستاگرام که گاه تا چندصد نفر دنبال کننده داشتند که قبلا در سالن‌ها و سمینارها هرگز رخ نمی‌داد، استفاده کردم و از بازدید رایگان مجازی از موزه‌ها لذت بردم.

این مجسمه‌ساز اضافه می‌کند: هرچند به خاطر شیوع کرونا حضور در چند سمپوزیوم مجسمه‌سازی را از دست دادم که نوعی ضرر اقتصادی به شمار می‌رود ولی طبیعی است که در شرایط رکود بی‌سابقه، سقوط سهام‌های بزرگ و ورشکستگی برندهای معتبر جهانی، برپایی سمپوزیوم مجسمه سازی اولویت آخر دولت‌ها باشد. اما روی هم رفته کرونا موجب بازنگری در بسیاری از شیوه‌های رفتاری بشر شد و بسیاری از هنرمندان نیز در تفکر به معنا و کارکرد هنر بازاندیشی کردند. به طور مثال می‌توان از مقاله «لی ادلکورت» یاد کرد که در آن به لزوم پایان صنعت مد به شکل کنونی اشاره کرده و نمونه‌های بسیاری از این دست که نباید نادیده گرفته شوند.

بیژن غنچه‌پور

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.