چرا آیت‌الله جنتی اینگونه فکر می‌کند؟
زندگی ساده آیت‌الله جنتی گرچه از ویژگی‌های مثبت شخصیت وی است اما نوع نگاهش به عرصه سیاسی و مصداق‌یابی های وی درخصوص افراد انقلابی انتقادهای زیادی را متوجه او می‌کند.

امید کرمانی‌ها: «در خانه ای با یک اتاق زندگی می کردیم، به خوردننان و پنیر عادت داشتیم و عید پلو با کوکو می خوردیم»، روایت آیت الله جنتی ازدوران کودکی خود در روستای دالان واقع در سه کیلومتری غرب اصفهان گرچه کوتاه است اما کاملاساده زیستی را می توان از آن متوجه شد.

از آن روزها قریب ۹۱ سالمی گذرد اما روحیه ساده زیستی دبیر شورای نگهبان تغییر نکرده است. در خانه ایزندگی می کند که موکتی کهنه دارد اما هنگام وصف شیوه زندگی در برنامه «بدون تعارف»(اینجا)رضایت را بر چهره او می توان دید. می گوید «من طلبه متولد شدم. طلبه زندگی کردم و می کنم و طلبه هم ازدنیا می روم. اینجا خودم هستم و کتاب هایم. چرا موکت را عوض کنم. اصراف می دانم اینرا».

از میان سه پسر خود، گویابه پسر دوم بیشتر علاقمند است، سبک زندگی او را می پسندد و معتقد است «نان حلال را او می خورد چون نجار است». حتی درصحبت هایش کنایه ای به دو پسر دیگر می زند و ادامه می دهد «خوشحالم بابت شغل پسرم.چه کسی گفته پسرم باید حتما اداری باشد».

وقتی مجری برنامه درباره واکنششبه شوخی های جامعه می پرسد، با سعه صدر پاسخ می دهد «از شوخی خوشم می آید اما شوخیهای با جنبه سیاسی، دروغ یا تهمت درست نیست».

غصه بیکاری و گرانی مردم رامی خورد و برای همدردی با مردم درباره وضع بد معیشتی تحفظ به خرج نمی دهد، راهعلاج را به کارگیری افراد کارشناس و انقلابی در مسئولیت های اجرایی می داند.

از فشارها و هجمه هایسیاسی به خود گلایه مند است، اعتقاد دارد با وجودی که او یک نفر از ۱۲ عضو شوراینگهبان محسوب می شود اما منتقدان با هدف تسویه حساب همه کاسه و کوزه ها را سر او میشکنند. البته خود نیز معترف است که در جناح های سیاسی، دوست اصلاح طلب کم دارد امادلیلی برای این اتفاق ارائه نمی کند.

شنیدن صحبت های آیت اللهدرباره زندگی شخصی، حس صمیمت و همدلی را به مخاطب منتقل می کند و حتی می توان گفت دلمنتقدان دوآتیشه ایشان نیز نرم می شود اما در بخش سیاسی گویا دره ای عمیق و وسیع بیننگاه او و بخشی از جامعه وجود دارد که پر کردن این دره یا پل زدن روی آن همت وخواست دبیر شورای نگهبان را نیز می طلبد.

محدود بودن اکثریت قریببه اتفاق دوستان آیت الله جنتی در جناح اصولگرا موضوع مثبتی تلقی نمی شود. ایشانمسئولیت های ملی مهم برعهده دارد که برای ادای شایسته این مسئولیت ها درنظر گرفتنهمه نظرات و دیدگاه های سیاسی اجتناب ناپذیر است.

اما نکته ای هم که درصحبت های آیت الله جنتی محل ابهام بود، نسخه ای است که برای برون رفت از وضعیت کنونیپیچید و اعلام کرد افراد کارشناس و انقلابی را باید به کار گرفت. چنین تعریفی ذهنمخاطب را به سال های ۸۴ تا ۹۲ می برد، زمانی که احمدی نژاد در رأس دستگاه اجراییقرار داشت و بر این باور بود که باید با تصمیم گیری های انقلابی و در لحظه از سدبروکراسی پرپیچ و خم نظام اداری گذشت و به نتیجه رسید.

آن روزها آیت الله جنتیاز جایگاه دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران در حمایت از محمود احمدی نژادکم نمی گذاشت، او در ۸ تیر ۱۳۸۶ بهماجرای خوابی درباره رای به محمود احمدی نژاد اشاره کرد و گفت: «سوم تیر۸۴ ازمسائل تاریخی انقلاب است. چند روز پیش یکی از دوستان می‌گفت در زمان انتخابات درتاکسی از راننده پرسیدم به چه کسی رأی می‌دهی؟ او گفت: نمی‌دانم اما مادرم که چندسال پیش فوت کرده دیشب به خوابم آمده و گفت به احمدی‌نژاد رأی بده، که از ایننمونه‌ها بسیار است.»

یا در خطبه‌های ١٧ آبان ٨٧ حمایتی تمام‌قد از دولت احمدی‌نژاد داشت و گفت: «ریخته‌اندبه جان دولت هر چه می‌خواهند می‌گویند. کور خوانده‌اند که یک روزی مردم مملکت رادو دستی تقدیم‌شان می‌کنند.»

اما همین آیت الله جنتیدر اسفند سال ۹۵ و دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم توصیفی کاملامتفاوتی از احمدی نژاد بیان می کند. محمدرضا باهنر می گوید «بعد از اينكه حضرت آقاسفارش كرده بودند آمدن احمدي‌نژاد به مصلحت نيست. من حضرت آيت‌الله جنتي رااسفندماه در يكي از جلسات مجمع تشخيص ديدم. به آقاي جنتي گفتم احمدي‌نژاد كانديدامي‌شود. گفت واقعا كانديدا مي‌شود؟ خبر داري؟ گفتم به‌هيچ‌وجه. فقط تحليل دارم.آيت‌الله جنتي خيلي تعجب كرد و گفت اگر نامزدبشود يعني به دنبال فتنه است».

آیت الله جنتی بر کرسیدبیری شورای نگهبان نشسته است و اگر نگوییم نگاه او در تأیید و ردصلاحیت نامزدهایانتخابات مجلس و ریاست جمهوری اثر قطعی دارد اما منکر تأثیر نسبی اش نیز نمی توان بود.انقلابی و کارشناس بودن با نگاه به مواضع تند و چهره ظاهری افراد احصا نمی شود بلکهباید آن را در عملکرد و باورهای عملی هر فرد جستجو کرد.

از صحبت های خود آیت اللهجنتی می توان وام گرفت و به این جمع بندی رسید که «همه مدیون خون شهدا هستند. شهداروز قیامت یقه ما را می گیرند». خط امام و راه رهبری را باید حفظ کرد اما برای حفظاین خط حضور ۸۰ میلیونی مردم ایران نیاز است وگرنه افرادی همچون محمود احمدینژاد کم نیستند که مترصدند با ادعای انقلابی گری سکان اداره امور را در عالی ترینسطوح تقنینی و اجرایی به دست گیرند و برای طرح نام خود و ماندگاری در قدرت از هیچاقدام پرهزینه ای دریغ نورزند. طبعا هزینه هنگفت کارهای ماجراجویانه آنها را مردمیباید بپردازند که آیت الله جنتی دغدغه تأمین معیشت شان را دارد.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.