از اینستاگرام نرگس موسوی
خواهرم ندا....با هر بار ديدن اخرين نگاه تو و سكوت گره خورده از دردت ميان گلو... نفس كشيدن برايم سخت مي شود..فراموش نمي شوي شهيد زيبا و معصوم كوچه هاي امير آباد... [...]یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
از توی زندون
مث شب پره
با خودش بیرون
می بره اونجا
که شب سیاه
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار می کشن
تو خیابونا
سر میدونا
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟
مستیم و هشیار
شهیدای شهر
خوابیم و بیدار
شهیدای شهر
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد…
← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.