|
|
|
دوست عزیزی برایم از جشن هنر شیراز، از وزن هنرمندان بینالمللی که به ایران رفت و آمد داشتند و فرصت یادگیری که برای هنرمندان ایرانی از این تبادلات فراهم میشد، از تلاش و جدیتی که برای فرهنگسازی از نوجوانی در دوران پیش از انقلاب در مدارس میشد میگفت و از نقش مهم یک نفر! هیچکس به اندازه ایشون سختیها و زشتی های فاجعه ۵۷ را لمس نکرده، هیچکس به اندازه ایشون بهانه برای تسلیم نداشته و درعین حال هیچکس به اندازه ایشون پر از زندگی و امید به فردا، مثل یک مادر، به همه ما یاد نداده که بایستیم، زندگی کنیم به فرهنگ ایران عشق بورزیم و بجنگیم تا روزی که دوباره بجای صدای نوحه و گریه و عزا و غم و شیون، صدای خنده و ترانه و موسیقی در کوچههای شهرهای ایران طنین انداز شود. پست قدیمی را دوباره به اشتراک میگذارم.
HM Empress Farah Pahlavi
بچه که بودم قرار بود برای بازدیدی به شهر کوچک ما بیان. ما در گروه موسیقی خیلی تمرین کردیم. سفر کنسل شد. انقلاب شد سی و چند سال بعد بصورت سر زده به یک مراسمی آمدند که من هم آنجا اجرا ميکردم.... براشون تعریف کردم. تقدیر ملاقات در نیویورک بود. نقشی که ايشون در ترویج هنر و فرهنگ ایران دارند- فارغ از هر گرایش سیاسی که دارید-بسیار پررنگ و غیر قابل چشم پوشی است. یک قلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تولیدات و هنرمندانی که معرفی کرد رو مقایسه کنید با همه اتفاقات فرهنگی 37سال اخیر. فرهنگ یعنی روح یک ملت کسی که به فرهنگ و هنر مملکتش خدمت کند وطن پرست است....