لاریجانی ۷ سناریوی مخالفان سی‌اف‌تی را نقش برآب کرد
عضو شاخص حزب کارگزاران سازندگی گفت: مردم گرفتاری‌هایی را که آمریکا با اعمال تحریم بر نظام سیاسی ما بار کرده، می‌بینند و متوجه هستند که دولت مقصر نیست. در واقع مردم می‌دانند این طور نیست که دولت بخواهد انفعال پیدا کند و از مردم روی گردان باشد.

امید کرمانی‌ها: در روزگاری که تحلیل می شد روابط و همکاری اصلاح طلبان و حسن روحانیبه گرمی اردیبهشت‌ماه سال ۹۶ نیست و روز به روز مناسبات شان به سردی می گراید،نشستی برگزار شد که خط قرمزی بر این تحلیل بود.

محمد عطریان‌فر عضو شاخص حزب کارگزاران سازندگی گفت: فاصله بین اصلاحطلبان و آقای روحانی گزاره درستی نیست. البته از ناحیه اصلاح طلبان به دولت نقدهاییوارد است اما عمدتا این نقدها معطوف به آن است که دولت باید کمر همتش را محکمترببندد و از حال انفعال خارج شود.

مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با محمد عطریان‌فر را در ادامه بخوانید:

پیش از نشست مشترک رئیس جمهور با اصلاح طلبان، صحبت می شد که جریاناصلاحات در حال فاصله گرفتن از آقای روحانی است، آیا می توان برگزاری این نشست را بهپا برجا ماندن ائتلاف اصلاحات و اعتدال تفسیر کرد؟

فاصله افتادن بین اصلاح طلبان و آقای روحانی گزاره درستی نیست. اصلاحطلبان به دولت آقای روحانی نقدهایی معطوف به مشکلات اقتصادی کشور دارند چون بدخواهانبرای ایران تحریم هایی اعمال کردند که نظام اقتصاد-معیشتی مردم را تحت تأثیر قرار داد،در چنین وضعیتی اصلاح طلبان معتقدند دولت باید از حال انفعال خارج شود، کمر همتشرا محکمتر ببندد و اوضاع را جبران کند اما اینکه فاصله ای بین اصلاح طلبان و آقایروحانی افتاده گزاره درستی نبود و نیست. البته برخی دوستان اصلاح طلب که مقداری مسیرافراط را طی می کنند، این موضوع را مطرح کرده بودند ولی آنها حرف و نظر شخصیخودشان را گفتند.

آیا نشست اصلاح طلبان با آقای روحانی نشان داد که آن اصلاح طلبانتندرو و افراطی معتقد به جدایی از روحانی در اقلیت‌اند؟

بله، در واقع این نشست نشان داد که الان جریان اصلی و محوری اصلاحطلبان همچنان موضع شان تأیید منتقدانه دولت است یعنی در عین تأیید دولت، نقدهای‌شانرا مشفقانه و اصلاح طلبانه مطرح می کنند. ما درباره اصلاح طلبان نماد مشخص تعریفشده مان شخص آقای خاتمی است که او موضع تأییدی درباره دولت دارد. آقای روحانی دراین نشست بیانی داشت که به نظر من خیلی روشنگر بود. او گفت «اصلاح طلبان تنهاحامیان من نیستند بلکه شرکای من در دولت و امور اجرایی هستند». این بیان خیلی هوشمندانه،ظریف و تعیین کننده بود به این معنا که آقای روحانی هیچ گاه پیوند و اعتقاد خودش وبه بیان روشن تر وامداری خودش را نسبت به اصلاح طلبان فراموش نکرده و به صراحت آنرا بیان کرده است؛ در مجموع این نشست بیش از آنی که در جزئیات منشأ اثر باشد و برانتقال برخی مفاهیم انتقادآمیز به رئیس جمهور دلالت کند، امکانی بود تا رئیس جمهوررا با یک افکار گسترده تری از آنچه در جامعه می گذرد آشنا کند، اثرات کلی ترش نیز،دلالت بر باقی ماندن بر سر پیمان بین اعتدال و اصلاحات بود. در واقع این دو پیام رابیشتر به جامعه نشان داد.

فکر نمی کنید آن اقلیت تندرو اصلاح طلب به مرور زمان تا ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ باعثشوند که جدایی بین اصلاح طلبان و آقای روحانی اتفاق بیفتد؟

کلا مقوله تندروی و رادیکالیسم با اصلاحات در یک جا جمع نمی شود.دوستانی که موضع تند و افراطی می گیرند عملا به یک شکلی موضع اصلاح طلبی خودشان رامی شکنند. در واقع بر سر شاخ نشستند و بن می برند. من خیلی برای این وجه جریاناصلاحات وقعی قائل نیستم چون وزن سنگینی ندارند. جریان اصلاحات یک جریان بالندهاست و روز به روز خود را اصلاح می کند. کلا اصلاح طلبی نمی تواند با تندروی جمعشود. لذا همواره این موضع روشنی است و اشاره کردم که اگر یک چند نفری در مواردیاظهارنظر می کنند، اظهارنظر شخصی است لذا نمی توانیم به عنوان یک جریان به صحبتهای آنها نگاه کنیم. رادیکالیسم در متن جریان اصلاحات وجه جریانی پیدا نمی کند. تکصداهایی ممکن است باشد که با کمترین گفتگو آنها هم قابل رفع است.

از نماد ائتلاف اصلاحات و اعتدال، تصویب لایحه CFT در مجلس بود کهنشان داد دلواپسان و اصولگرایان رادیکال همچنان در اقلیت هستند، نظر شما چیست؟

داستان CFT که یکی از مولفه های FATFاست، باید در مجلس مورد توجه قرار می گرفت. آقای لاریجانی بسیار هوشمندانه و باغیرت ملی پارلمان را مدیریت کرد و اجازه نداد که هیاهوها و تندروهای مجلس کهنمادشان جبهه پایداری است، از فضای آشفته به نفع خودشان بهره بگیرند. رئیس مجلس ۷سناریوی مخالفان را در CFT نقشبرآب کرد.

سناریوی اول این بود که مجلس را از اکثریت بیاندازند و اجازه ندهند جلسهعلنی تشکیل شود، به عبارت دیگر می خواستند آبستراکسیون کنند که موفق نشدند.سناریوی دوم آن بود که تندروها با شلوغ بازی و انجام رفتارهای دور از شأن مجلس برایخارج کردن فضای پارلمان از حالت عادی تلاش کردند اما اقدامات شان اثربخش نبود و بهنتیجه نرسید. سناریوی سوم این بود که تندروها یک جریانی را از بیرون ساماندهیکردند، معمولا نیز پیش می آید برخی تندروها وقتی روند طبیعی را طی نمی کنند،مقداری فضای اجتماعی را آشفته می کنند تا به هدف شان جامع عمل بپوشانند، در روزبررسی لایحه CFT درمجلس نیز آنها نیروهای جوانان را جلوی مجلس آوردند تا فضا را شلوغ کنند اما ایناقدام هم شکست خورد و موفق نبود. سناریوی چهارم این بود که لایحه CFT دو شوری شود اما این مسئله جای طرح نداشت چون درباره لایحه بحث های پیش ازاین صورت گرفته بود. سناریوی پنجم این بود که اخطارهایی دادند تا مدیریت مجلس رافشل کنند که این هم شکست خوردند. سناریوی ششم تلاش برای القای مخالفت رهبری با لایحهCFTبود. در واقع تندروها موضع خود را به نظر رهبری نسبت دادند و گفتند «رهبری مخالفاست». حال آنکه اگر رهبری مخالف موضوعی باشند، آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس بیشاز هر کس نسبت به این مسئله توجه نشان می دهد.

خوشبختانه آقای لاریجانی از پیش پیگیریهای خودش را کرده بود و با قرائت نامه ای که از دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد،ایشان هیچ مخالفتی با طرح موضوع در مجلس ندارند که این مسئله به نظر من خیلیارزشمند بود. در واقع یکی از شاه بیت های مخالفت رادیکال ها در مجلس، عملا باهوشمندی و حسن تدبیر آقای لاریجانی شکست خورد. سناریوی هفتم تحت فشار قراردادن دوسوم نمایندگان مجلس بود چون این گروه از نمایندگان وکالت مردم مناطق محروم وشهرستان های کوچک تک نماینده را به عهده دارند بنابراین حوزه انتخابیه شان بسیاربسته و کوچک است.

تندروها در تدارک این بودند که الا و لابد آرایی که به صندوقریخته می شود باید مشخص و علنی باشد، تا آنها توسط عوامل رادیکال بتوانند با برخیتحریکات آرامش و امنیت این دسته از نمایندگان موافق CFT را در حوزه هایانتخابیه سلب کنند اما وقتی پیشنهاد رأی گیری علنی دادن با آن مخالفت شد. در کلتمامی بازیگری های مخالفان در آن روز عملا نقش برآب شد آنچه در مجلس رخ داد پیامدمثبتی به نفع منافع ملی کشور بود و عملا یک پیروزی دستاوردی برای دولت و اصلاحطلبان به حساب می آید.

آیا می توان گفت مخالفان دولت همچنان دست پایینرا دارند؟

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.