مناظره عبدی و شجاعی‌زند درباره "شبهه فروپاشی جامعه ایران"
چندی است موضوع «فروپاشی اجتماعی در ایران» به صورت جسته و گریخته در محافل نخبگانی و عرصه مطبوعاتی کشور مطرح شده است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مجله فرهنگ و علوم انسانی عصر اندیشه نوشت: جمهوری اسلامی ایران در شرایطی به چهارمین دهه از دوران حیات خود قدم می‌گذارد که چندی است موضوع «فروپاشی اجتماعی در ایران» به صورت جسته و گریخته در محافل نخبگانی و عرصه مطبوعاتی کشور مطرح شده و درباره آن بحث و گفت‌وگو صورت گرفته است.

گروه‌های مختلفی با اهداف گوناگون به این مسئله پرداخته‌اند و برخی در تأیید مدعای خود استدلال‌هایی ارائه داده و نتایج و توصیه‌هایی را مطرح کردند.

در این میان بحث‌های آقای عباس عبدی بیش از سایرین در فضای رسانه‌ای کشور بازتاب یافت. لذا در همین راستا مجله فرهنگ و علوم انسانی عصر اندیشه در شماره جدید خود فرصتی را فراهم کرده است تا با حضور ایشان و آقای دکتر علیرضا شجاعی زند این موضوع عمیقاً و به تفصیل در قالب یک مناظره و تضارب آراء مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.

در ادامه برخی از فرازهای مهم این مناظره آمده است. علاقه‌مندان می‌توانند مشروح مناظره را در شماره هفدهم عصر اندیشه بخوانند.

عبدی: مجموعه نهادهای ما دچار یک اختلال کارکردی جدی هستند. به عبارت دیگر دوام و بقای جامعه دچار اختلال شده است. این ادعا سیاسی هم نیست زیرا آن را در زمان دولت اصلاحات مطرح کردم، نه بعد از آن‌که آقای احمدی‌نژاد آمده بود.

شجاعی زند: آقای عبدی خاص‌بودگیِ ایران را که پیش‌بینی فروپاشی برای آن شده است نشان ندادند. این خصوصیات، کم یا زیاد، در سطوحی بیشتر و در سطوحی کمتر، در همه کشورها و همة نهادهای اجتماعی کشورهای دنیا وجود دارد.

عبدی: من معتقدم در میان نهادهای موجود، تنها نهادی که غیر از خانواده بخش عمده‌ای از کارکرد خود را انجام می‌دهد، نهاد حکومت و تأمین نظم است.

شجاعی زند: فروپاشی را کمتر به معنای گسست و واگرایی و از هم جدا شدن پیوندهای اجتماعی تعبیر کرده‌اند. اگر هم از این تعبیر استفاده شده باشد، عمدتاً در علوم سیاسی بوده است تا جامعه‌شناسی.

عبدی:‌ مشکل اصلی ما این نیست که نهادهای ما خوب کار نکردند، مشکل این است که قبول نداریم ناکارآمد هستیم و اقدامی هم برای اصلاح نمی‌توانیم انجام دهیم و از همه بدتر این که ناکارآمدی‌ها متراکم و تقاطعی می‌شوند. یعنی شما هر طرف را نگاه می‌کنید، وضعیت همین است.

شجاعی زند: اصطلاح فروپاشی خیلی نادر است و نمی‌دانم چرا آقای عبدی به سراغ چنین تعبیری رفته‌اند. شاید خواسته‌اند خلق واژه کنند تا نظام مفهومی ما در این باره کامل‌تر شود؛ شاید هم خواسته‌اند توجهات و حساسیت‌های بیشتری را به‌سوی این موضوع جلب نمایند.

عبدی:‌ شما در کجای دنیا این را می‌بینید که همه رئیس‌جمهورها از ابتدای انقلاب تا کنون بد بودند و دو نفری هم که شامل این قاعده نشدند، یکی شهید و دیگری رهبر شد. کجای دنیا این چنین است؟ معلوم است یک جای کار می‌لنگد و ساختار ایراد دارد.

شجاعی زند: فرض اول ما این است که آقای عبدی یک غرض صرفاً علمی از این بحث داشته‌اند؛ اما هم غلبه چهره سیاسی ایشان بر علمی و هم استفاده از تعبیری نامناسب و مفهومی نادقیق باعث شده تا از آن بیشتر یک برداشت سیاسی شود تا علمی.

عبدی:‌ مجموعه نهادهای نظام هیچ‌کدام نهادهای کارکردی اساسی نیستند و وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند و آن‌طور که شواهد نشان می‌دهد، به سمت بهبود و اصلاح هم نمی‌روند.

شجاعی زند: آقای عبدی در مقام دفاع از پیش‌گویی خود می‌فرمایند که فکت داریم و فکت داده‌ایم. باید اما توجه داشت که فکت‌های پراکنده و گزینش‌شده کفایت ندارند. فکت‌ها وقتی معنادارند که اولاً از پشتوانه‌های نظری و مفهومی درستی برخودار باشند.

عبدی:‌ اگر نظم و قدرت دولت در اعمال نظم از بین برود، دیگر چیزی نیست که بخواهیم پا روی آن قرار دهیم و ستون آن را استوار کنیم. به این معنا جامعه فروپاشی شده است. یعنی جامعه بر اساس زور و قدرت روی پای خود ایستاده است.

شجاعی زند: بیان آقای عبدی به‌گونه‌ای است که گویا فروپاشی اجتماعی در ایران رخ داده و حکومت آن را با ضرب و زور بر سر پا نگه داشته است. بر این اساس بیش از هفده سال است که در ایران دیگر جامعه‌ای به معنای جامعه‌شناختی آن وجود ندارد.

← لطفاً ثبت‌نام کنید یا واردشوید و نظر خود را اضافه کنید.